بعد از تو ...






















Blog | Profile | Archive | Email | Design by | Name Of Posts


ناجي تنهايي من

از او كه رفته نبايد رنجشي به دل گرفت، آنكه دوستش داريم همه گونه حقي بر ما دارد؛ حتي حق آنكه ديگر دوستمان نداشته باشد. بلكه بايد تنها از خود رنجيد كه چرا بايد آنقدر شايسته ي محبت نباشم كه دوست مرا ترك كند، و اين خود دردي كشنده است....


آه می کشم . .

پشت سر هم می نویسم . ..

از همه چیز شعر می سازم.. .

از سلام های سرسنگینم...

و خداحافظی هایت که همیشه بی جواب می ماند!. . .

 دیگر خسته شده ام،

از اینهمه حرف های تکراری . ..

از اینهمه ، بگذریم ...

نمی دانم چرا؟

دلم بعد از تو؛

به چشم های کسی بند نمی شود! . . .

 



+نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1391برچسب:,ساعت7:41 PMتوسط ناجي تنها | |